کیوریتور به مثابه مدیر 1
یادمان باشد کیوریتور پیش از هر چیز یک مدیر است، مدیری که قرار است بر الف تا یای نمایشگاه نظارت داشته باشد و مراقب باشد تا پای هیچ بخشی از کار نلنگد. در حقیقت او مسئول هر گونه نابسامانی محتوایی و محیطی نمایشگاه است. از طراحی ادوات تبلیغاتی، تا محتوای متون، از نور پردازی مناسب بر آثار تا نحوۀ چیدمان، از اتفاقات جانبی و نشستهایی که در حاشیۀ نمایشگاه میتوان شکل داد تا تعیین مهمترین استراتژیها برای معرفی هنرمندان و فروش آثار. تعدادی از موارد را می توان به این ترتیب نام برد:
1.تبلیغات و پوسترها: پوستر و آگهی یک نمایشگاه به مثابه اولین مواجهۀ مخاطب با نمایشگاه است پس جزئی مهم از نمایشگاه به حساب می آید. در این پوستر قرار است ایدۀ محوری نمایشگاه معرفی شود پس طراحی آن را درست مانند آگهی یک مجله که قرار است مخاطب را با عصارۀ هویت آن برند آشنا کند و به خرید محصولی ترغیب کند باید جدی گرفت. فراموش نکنیم که نمایشگاه هم یک محصول هنری- فکری است که قرار است آثارش را بفروشد پس از دست دادن تعدادی از مخاطبین به دلیل عدم تبلیغ درست برای نمایشگاه عاقلانه نیست. از سویی عدم استفادۀ صحیح از زبان بصری و متون مناسب حتی گاهی تا جایی پیش میرود که یک ضد تبلیغ برای آثار به حساب میآید. بیربط بودن تصاویر با ایدۀ نمایشگاه خطر دیگری هم دارد: این که هنگامی که مخاطب با پوستر نمایشگاه مواجه می شود، اگر با آثار هنرمند آشنا نباشد و یا به دیدن مجموعه ای تازه برود، ذهنیت خاصی از کارها پیدا می کند، حال زمانی که به گالری می رود و با وجههای متفاوت از هویت که در تبلیغ دیده بود مواجه می شود، دچار پارادوکس خواهد شد. کیوریتور باید حتماً از مشاورۀ یک طراح گرافیک و متخصص تبلیغات و برند ماهر استفاده کند و خط مشیهای نمایشگاه را برای او روشن کند و اجازه دهد او با توجه به این خط مشیها اطلاعاتی را که کیوریتور در اختیارش میگذارد را بصری کند.
یکی از نقطه ضعفهایی که متاسفانه در نمایشگاههای امروز با آن مواجهیم اختلاط میان مرزهای نقاشی یا عکاسی با گرافیک دیزاین است. یعنی معمولاً چون هنرمندان نمایشگاه خود در زمینۀ هنرهای عکاسی یا نقاشی دستی بر آتش دارند ترجیح می دهند که برای بخش دیزاین هم خود دست به کار شوند یا حداقل به اعمال سلیقه بپردازند و توجیه این عمل هم « ذوق هنری» است که در این مورد خاص اصلاً کارآمد نیست این افراد فراموش می کنند، که تبلیغات نمایشگاه و اصولاً پروسۀ دیزاین کاری کاملاً حرفه ای است که تخصصهای لازم خود را می طلبد که مسلماً صرفاً با ذوق آرتیستی و تسلط بر یک نرم افزار فراهم نمی شود. از آن بدتر برخی از گالری هایی هستند که با فرمت ثابت و گاه بیربط خود و توسط گرافیست خود به برخورد فلهای و تولید انبوه با کارهای معمولاً منحصر به فرد هنرمندان می پردازند- گالریهایی مثل هما با این که فرمت ثابتی دارند ولی به دلیل سادگی طرح و بی خطر بودن آن کمتر آسیب زنندهاند تا مثلاً گالری محسن آن فرمهای توری گونه را بر سطح کاتالوگ همگان مانند تور ماهیگیری گستراند.
پس کیوریتور به عنوان مدیر و ناظر بر کلیت نمایشگاه موظف است از مشورت و همکاری با متخصصین مختلفی بهرهمند شود که گرافیک و تبلیغات یکی از این تخصصهاست. نمونه های ناموفق طراحی پوستر و بروشور امروزه بسیار به چشم می خورد که دو نمونه از این موارد را ضمیمه به این مطلب ملاحظه میکنید: اولی پوستر نمایشگاه فیگوراتیو که نه تنها هیچ ارتباط معناداری با محتوای نمایشگاه ندارد و سرنخی به دست نمی دهد، بلکه بالعکس با بهره گیری از عنصری هندسی ذهن را معطوف به گرایشی کاملاً متفاوت می کند و دیگری پوستر سرمای سمج از گالری محسن که هرچند تلاش شده که سرمای زمستان و فضای بدبین نمایشگاه با استفاده از رنگ آبی نه چندان سرد و دلسرد، بازنمایی شود، ولی نقوش تکرار شوندۀ بک گراند که برای همۀ نمایشگاهها تکرار می شود اصلاً کمکی به تاکید بر مضمون نمی کند.
برای درک بهتر مقولۀ دیزاین و تفاوت آن با طراحی صرف میتوانید به شمارۀ 19 حرفه هنرمند با عنوان گزافیک دیزاین مراجعه کنید.