زمان بازیافته، عنوان نمایشگاه اخیر شهلا حسینی است که آبان ماه 91 در گالری خاک به نمایش درآمد. مجموعۀ اخیر در دوبخش ترکیب مواد و ساختارها، ترکیبی از اشیاء و المان‌های  نوستالژیک که در ترکیب‌هایی سورئالیستی رویاگونه و  بدون‌منطق در کنار یکدیگر جمع شده بودند.

در مجموعۀ ساختارها، حسینی گرایش‌های روشنی را به آثار جُزف کُرنل، هنرمند آمریکایی سبک اسمبلاژ،  و باکس‌های مشهور او به نمایش می‌گذارد. این مجموعه شامل باکس‌هایی چوبی حاوی اسمبلاژی از اشیاء یافته است که با ویترینی شیشه‌ای پوشانده شده‌اند. درون این جعبه‌ها عناصر گوناگونی از ساختارهای مکانیکی پیچیده و بدون کاربرد مانند ماشین‌های دادائیستی لژه، تا مجسمه های کوچک و صفحاتی از کتب قدیمی علمی به زبان فرانسوی در مورد عدسی‌ها، انکسار نور و لنزهای نجومی به همراه تصویر، تا اسناد دست نوشتۀ دکان آباء و اجدادی و اسناد و فیلم‌های رادیولوژی گونه از تصاویر جنینی و نوار قلبی و اسناد پزشکی خانوادگی به چشم می خورد. از جمله عناصری که بار نوستالژیک این مجموعه را بسیار قوی‌تر می کنند گلوله‌هایی از موهای سفیدی هستند که همه جا بر سطح کار چسبیده‌اند، هنرمند همه جا بر این موها تاکید دارد، پیوندهای محکم میان نگاه سورئال و روانکاوی، خوانش اثر را از زاوایای روانکاوانه ممکن می سازد موهای بلند و زنانه این‌جا احساس غمناک فقدان زنی چون مثل مادر یا مادربزرگ و تاثیرگذاری او را تداعی می‌کنند. از دیگر عناصر ارگانیک حاضر در این مجموعه مرجان‌ها، صدف‌های دریایی و استخوان‌هایی است که چه به صورت جزئی از دستگاه‌ها و یا در قالب عنصری یکه، حضوری ثابت دارند. سردیس‌های کوچک کرنل این‌جا با همان وضعیت معلق، بلاتکلیف و سورئال در گوشه ای قرار گرفته‌اند، مجموعه حاضر علیرغم تناسبات فرمال و فانتزی قوی،  به لحاظ خلاقیت چندان توفیق نمی‌یابد.

اما در مجموعۀ دیگر که شامل آثاری با تکنیک ترکیب مواد بر روی مقواست، هنرمند به ترکیبی از طراحی رنگی و کلاژ پرداخته است. طراحی‌های دستی و کوچک‌اندازه از استخوان‌های دفرم شده، لامپ‌های بدون حباب، ماهی‌های قرمز، و خط‌خطی‌های بچه‌گانه‌ای که با حالتی معصومانه و بکر ، مانند بخش‌هایی فراموش شده و واپس رانده از صندوق ضمیرناخودآگاه به جهان خودآگاهی اثر پرتاب شده‌اند، هرچند تکرار عناصر در همۀ آثار از کارکرد ناخودآگاهی آن ها کاسته و وجهی عامدانه وانتخابگر آن را  پررنگ‌تر کرده است. موهای سپید و اسناد پزشکی در این مجموعه  نیز هم‌چنان عناصر تکرار شونده به شمار می‌روند.

وسواس درگیری هنرمند با خاطراتی از تولد در قالب تصاویری رادیولوژیک از نوزاد، بیماری و جدال برای زیستن در قالب اسناد پزشکی و نوارهای قلبی و به ویژه با مرگ از طریق عناصری چون موهای سپید و استخوان‌ها همان وضعیتی است که در کاتالوگ نمایشگاه از آن با عنوان « توان جمع کردن تکه پاره هایش» یاد شده، به نظر می‌رسد حسینی در مجموعۀ ترکیب مواد درست به دلیل همین صداقت و بازگویی حدیث نفس و ترکیب بندی خلاقه و استفاده از طراحی دستی در بیان کودکی بدوی، خام و معصوم، توفیق بیشتری نسبت به مجموعه ساختارها دارد، در ساختارها گویی به ملاقات جُزف کُرنل رفته ایم و در این مجموعه به تماشای خاطرات شهلا حسینی.  

مهسافرهادی‌کیا