دوهفته نامۀ تندیس، شمارۀ 255، 22 مرداد 1392

مهسافرهادی‌کیا

 

هیأت ژوری بینال ونیز امسال به مدیریت جسیکا مورگان از انگلستان و شامل: سوفیا هرناندز (مکزیک)، فرانچسکو مانکوردا (ایتالیا) و علی سابوتینیک (آمریکا)، جوایز پنجاه و پنجمین بینال ونیز را به شرح زیر اعلام کرد:

شیر طلایی بهترین مشارکت ملی در حالی  به کشور آنگولا تعلق گرفت که این کشور نخستین حضور خود را در بینال ونیز تجربه می‌کند . این جایزه به کیوریتورها و هنرمند «ادسون شاگاس»( Edson Chagas) تعلق گرفت « که به همراه یکدیگر، آشتی ناپذیری و پیچیدگی مکان را منعکس کردند». آنگولا در این بینال خانه-موزۀ خاندان چینیPalazzo Cini)  ( مربوط به قرن شانزدهم را به عنوان پاویلیون در اختیار داشت که زمانی اقامتگاه این خاندان ایتالیایی و اکنون موزۀ کلکسیون آن‌ها از آثار رنسانس است. اثر ارائه شده توسط شاگاس با عنوان  لوِوندا، شهر دانش نامه‌ای[i]، مجموعه عکس‌هایی مینی مال است که هنرمند از اشیاء قراضه و دور ریز چیدمان کرده و در گوشه کنار لووندا پایتخت آنگولا عکاسی کرده است. اشیایی هم چون صندلی شکسته، بطری خالی و لنگه کفشی کهنه که عمدتاً بر پس زمینۀ دیوار نوسازی قرار گرفته و عکسبرداری شده‌اند، این عمل را می‌بایست تداوم سنتی فرهنگی آفریقایی دانست در باز استفاده و تعریف کاربرد تازه برای اشیاء دور ریز. هنرمند عکس‌ها را در قالب پوسترهای بزرگ اندازه چاپ کرده و بر روی 23 پایه به شکل ستون‌هایی قرار داد تا مخاطبین در حال عبور پوسترها را برداشته و با خود ببرند و به این ترتیب بتوانند تجربۀ منحصر به فرد خود را از لوِوندا از طریق مسیر متفاوتی که از میان ستون‌ها طی می‌کنند و پوسترهایی که انتخاب می‌کنند داشته باشند. این که مخاطب می تواند عکس‌ها را با خود ببرد از سویی منجر به تعامل شخصی او با  تصاویر شهر شده و از سویی دیگر این مساله را به پرسش می‌گیرد که آیا امکان دارد یک مکان جغرافیایی را به طور کامل فهمید. به این ترتیب مجموعه‌ای مبهم و متکثر از تصاویر برای مخاطب باقی می ماند که ناممکن بودن ایجاد یک دید «دانشنامه‌ای» نسبت به شهر را شکل می‌دهند.

این چیدمان از اشیاء در حقیقت جستاری است در دوگانگی و تضاد در شهری که پس از سال‌ها جنگ در حال ساخت و سازی سریع است و این که چگونه یک مکان از تلفیق عناصر برنامه‌ریزی شده و برنامه‌ریزی نشده ساخته می‌شود. این تضاد نه فقط میان ویرانی و سازندگی در لووِندا، بلکه میان  خود اینستالیشن و فضای لوکس اطراف آن که در میان قالیچه‌های باروک، نقاشی های مذبح کلیساها و حرمت تاریخی آنان قرار گرفته نیز برقرار است. در این پاویلیون مخاطبین تشویق می‌شوند تا پوسترها را بردارند و به این ترتیب کاتالوگ و طبقه بندی شخصی خود را از نمایشگاه داشته باشند، در صورتی که دست زدن به ویترین‌های زراندود رنسانسی ممنوع است. این مجموعه عکس‌ها که جزء مجموعۀ عکس‌های شاگاس با عنوان عکس‌های یافته نه عکاسی شده هستند، پیش از این در شهرهای دیگری چون لندن گرفته شده بود و این بار با کیوریتورشیپ پائولا ناسیمیانتو و استفانو رِبُلی به اجرا درآمد.  

شیر طلایی بهترین هنرمند اما متعلق به تینو سگال) ( Tino Sehgalهنرمند بریتانیایی- آلمانی است که سبک ویژۀ او در پرفرمنس « موقعیت‌های ساخته شده»[ii] نام دارد، در شبه پرفرمنسی که او به ونیز آورد چند اجراگر بر روی زمین در حالت نشسته به انجام حرکاتی با بدن و ایجاد صداهایی با بدن و دهان پرداختند که فضایی متشکل از هر سه حیطۀ رقص، پرفرمنس و موسیقی را به وجود آورد. هیات ژوری نیز دلیل این انتخاب را برتری و خلاقیتی عنوان کرد که عمل او برای گشودن زمینۀ رشته های مختلف تجسمی به وجود آورده است.

شیر طلایی یک عمر فعالیت هنری نیز به دو هنرمند زن یکی ماریا لسنیگ (Maria Lassnig)  و دیگری به ماریسا مرتز) Marisa Merz (تعلق گرفت. ماریا لسنیگ هنرمند نود و سه سالۀ اتریشی‌الاصل وابسته به «وحشی‌های نو»بود. او در نقاشی‌های فیگوراتیو خود از شصت سال پیش تاکنون «به جستار در مورد بازنمایی هم  بدن و هم خود پرداخته است. سلف پرتره‌های او اغلب هنرمند را در حالتی از بی‌قراری، هیجان یا ناامیدی به تصور کشیده‌اند. از طریق این سلف پرتره‌هاست که لسنیگ «دانشنامه»‌ای از بازنمایی خود و آن چه او را « نقاشی های آگاهی از بدن»[iii] می نامد، ارائه کرده و از نقاشی به عنوان وسیله‌ای برای تحلیل خود استفاده می‌کند. او که نمونه‌ای بی‌همتا از سرسختی و استقلال را نشان داده است از طریق این جایزه گرامی داشته شد.». ماریسا مرتز اما مجسمه ساز ایتالیایی و تنها زن فعال در جنبش دیگر اواسط قرن بیستم یعنی «آرته‌پوورا» است که عمدتاً ویژگی ناپایداری متریال در آرته‌پوورا را با رویکرد فمینیستی خود در گرایش به فضاهای داخلی وخانگی نشان می دهد، هم‌چنین او عمدتاً سبک هایی را برمی‌گزیند که به عنوان نوعی «پست» تر از هنر و متعلق به فعالیت های خانگی زنان دانسته می شدند مانند بافندگی.

علاوه بر جوایز فوق شیر نقره‌ای  امید به موفقیت هنرمند، به  هنرمندجوان فرانسوی کامی اِنوقت (Camille Henort) داده شد که در اثر ویدیو آرت خود با عنوان خستگی عظیم، دنیا را در قالب انبوهی از اطلاعات متکثر در شات های سریع و با ضرباهنگ های موسیقی منقطع و کوبه ای به تصویر می کشد که از روی صفحۀ مانیتور فیلم‌برداری شده و نحوۀ آگاهی انسان معاصر از جهان را از طریق این ابزار تکنولوژیک نشان می‌دهد: تصاویری متکثر از دستهایی که کتاب ورق میزنند، تا تصاویر حیوانات و صفحات ویکی پدیا و آثار هنری و هر آن چه مخزن دانش بشر امروز را بر میسازد، که بر روی یکدیگر در قالب پنجرههایی گشوده شده‌اند به جهت ارتباط موضوعی با مضمون اصلی نمایشگاه، این اثر در میان آثار برنده بیشترین نسبت را با مضمون «کاخ دانشنامهای» برقرار می‌کند هر چند برخورد هنرمند با این مضمون به نظر بیشتر تلاشی تحت‌اللفظی برای به تصویر کشیدن مضمون اصلی بود و پیچیدگی های بیانی اثر شاگاس و سگال در آن کمتر به چشم می خورد.

 

فهرست منابع:

http://www.labiennale.org/en/art/news/01-06.html

http://theculturetrip.com/africa/angola/articles/encyclopedic-luanda-angola-at-the-venice-biennale/

http://www.designboom.com/architecture/angola-pavilion-premiers-at-the-venice-architecture-biennale/

http://www.domusweb.it/en/interviews/2012/11/23/beyond-entropy-angola.html

http://www.contemporaryand.com/blog/magazines/c-interview-with-edson-chagas/

http://www.bbc.co.uk/news/world-africa-22791617

http://blog.frieze.com/55th-venice-biennale-the-golden-lions/



[i] Luanda, Encyclopedic Palace

[ii] “Constructed Situations”

[iii]  ‘body-awareness paintings’